۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۷

وقتي رفتي

وقتي رفتي
انتظارم از بام خانه
چكيد

شريانها ي بودنم
گره هاي كور را تجربه كردند
و گلدانها
به باغچه چادر نمازم
تكيه دادند


وقتي رفتي
قداستم را
به گالشهاي بي عاري
پيش كش كردي


و من
نواختنت را
به ديوار آويختم

هیچ نظری موجود نیست: